
فناوری، واژه ای مرکب از ریشه های یونانی “تکنو” به معنای فن و هنر و “لوژی” به معنای شناخت است. از این رو، فناوری را می توان به صورت «شناخت فن» ترجمه کرد. در توصیف این مفهوم، می توان فناوری را نوعی توانمندی دانست که در قالب دانش، مهارت و ابزارها تجلی می یابد و به انسان امکان می دهد تا فرآیندها، محصولات و خدمات را به شکلی موثرتر خلق و مدیریت کند.
در تعریفی جامع تر، فناوری را می توان مجموعه ای از سه مولفه اصلی یعنی دانش، مهارت و تجهیزات دانست؛ مولفه هایی که هر یک نقش ویژه ای در شکل گیری و تحقق فناوری ایفا می کنند. از این منظر، فناوری را می توان به صورت زیر فرمول بندی کرد:
فناوری = دانش + مهارت + تجهیزات
در این تقسیم بندی، «دانش» مفهومی فراتر از صرف اطلاعات دارد و در برگیرنده طیف گسترده ای از دانش های فردی، سازمانی و اطلاعاتی مرتبط با فناوری است. «مهارت» نیز شامل مهارت های فردی، مدیریتی و سازمانی می شود که در کاربرد و توسعه فناوری نقش کلیدی دارند.
از منظر واژه شناختی، فناوری یا همان دانش فن، مفهومی است که شامل توصیف، تاریخ، فلسفه، روش ها و روندهای شکل گیری، انتقال و تکامل فعالیت های فنی می شود. در این چارچوب، «دانش فن» در مقابل واژه «فن» قرار می گیرد. فن، بیشتر تجربه ای عملی و حاصل از تعامل مستقیم با واقعیت است، در حالی که دانش فن، شناختی سامان یافته و مبتنی بر اصول سیستمی و تحلیل علمی است.
به طور کلی، «دانش فنی» ترجمه ای از واژه لاتین/انگلیسی «Technology» است که از ترکیب دو واژه یونانی «تکنو» (به معنی فن یا مهارت) و «لوژی» (به معنی شناخت یا علم) پدید آمده است. این اصطلاح نه تنها به ابزار و تجهیزات اشاره دارد، بلکه شامل ویژگی ها، تکنیک ها و روش های انجام یک فعالیت تولیدی نیز می شود. به عبارت دیگر، دانش فنی بیش از آنکه به ماشین آلات وابسته باشد، مبتنی بر اطلاعات، تجربه و توانمندی های ذهنی و سازمان یافته است.
برای دستیابی موثر به فناوری، ضروری است بر تمام اجزای تشکیل دهنده آن تسلط یافت. فناوری مفهومی بسیار فراتر از صرفاً ماشین آلات و تجهیزات است و ابعاد مختلفی نظیر دانش، مهارت، ساختار سازمانی و اطلاعات تخصصی را در بر می گیرد. از آنجا که اجزای مختلف هر سیستم به طور متقابل بر عملکرد یکدیگر تاثیر می گذارند، هماهنگی و انسجام میان انواع فناوری های به کاررفته در یک مجموعه، نقشی حیاتی در تحقق اثربخشی و کارآیی مطلوب دارد.
پیشرفت ناهماهنگ در یکی از اجزای فناوری، بدون رشد متوازن سایر بخش ها، منجر به ناکارآمدی و عدم تحقق نتایج مورد انتظار خواهد شد. بنابراین تنها با یک نگاه جامع نگر به فناوری و تاکید بر توسعه یکپارچه اجزای آن است که می توان به نتایج پایدار و اثربخش دست یافت.
بقا، رشد و پویایی هر سازمان وابسته به سطح «توان رقابتی» آن در انجام فعالیت ها و ایجاد ارزش افزوده است. این توان رقابتی تا حد زیادی به نوع و کیفیت فناوری هایی بستگی دارد که در فرآیندهای سازمانی به کار گرفته می شوند.
در واقع فناوری و پیشرفت در فناوری های کلیدی، به عنوان موتور محرک موفقیت سازمان ها شناخته می شود. هرچه یک فناوری نقش برجسته تری در ایجاد مزیت رقابتی ایفا کند، اهمیت توسعه آن برای سازمان افزایش می یابد. به طور متقابل، فناوری هایی که نقش قابل توجهی در ارتقاء رقابت پذیری ندارند، معمولاً مورد حمایت پایدار قرار نمی گیرند.
بر این اساس، برنامه ریزی استراتژیک برای توسعه فناوری ها باید با در نظر گرفتن اولویت ها و میزان تاثیر آن ها در ایجاد مزیت رقابتی انجام شود. این رویکرد موجب افزایش بهره وری، ارتقاء راندمان فعالیت ها و رشد مازاد تولیدی سازمان خواهد شد و در نتیجه، بستر مناسبی برای سرمایه گذاری های آتی در توسعه فناوری فراهم می آورد.
هرچند اختراع و نوآوری به طور مستقیم با یکدیگر مرتبط اند، اما مفاهیمی متمایز دارند. اختراع اغلب به صورت ناگهانی و غیرقابل پیش بینی رخ می دهد، در حالی که نوآوری یک فرآیند هدفمند، سیستماتیک و قابل برنامه ریزی است. اختراعات به ندرت اتفاق می افتند، اما معمولاً بستر ایجاد چندین نوآوری را فراهم می کنند. در واقع، نوآوری زمانی شکل می گیرد که یک ایده خلاقانه به مرحله کاربرد عملی و ارزش آفرینی برسد.
علم به کشف و درک قوانین حاکم بر طبیعت می پردازد و به شناسایی دانش بنیادی درباره جهان هستی و تمام موجودات منجر می گردد. این دانش، طیف گسترده ای از پدیده ها را در بر می گیرد، صرف نظر از آنکه بلافاصله در زندگی انسان مورد استفاده قرار گیرد یا خیر. اما زمانی که این دانش علمی در خدمت حل مسائل روزمره یا ارتقای کیفیت زندگی قرار گیرد، به عرصه تکنولوژی وارد می شود.
نقطه ای که علم و تکنولوژی به طور متقابل بر یکدیگر اثر می گذارند، جرقه ای برای جهش های بزرگ در تولید دانش و توسعه فناوری است. این تعامل دوسویه، بستر یک انقلاب واقعی در تاریخ علم و تکنولوژی را فراهم کرده است.
در گفت و گو درباره «علم»، هدف، دستیابی به اکتشافات علمی و شناخت حقیقت است؛ اما زمانی که سخن از «تکنولوژی» به میان می آید، منظور کاربرد خلاقانه آن دانش در قالب نوآوری های فناورانه است.