صفحه اصلی پرسش و پاسخ پشتیبانی تماس با ما
صفحه نخست  » مقاله » روانشناسی و اجتماعی  »  دانلود مقاله رضایت زناشویی

دانلود مقاله رضایت زناشویی

دانلود مقاله رضایت زناشویی پرسشنامه رضایت زناشویی تعریف رضایت زناشویی مقاله تحقیق مقاله رضایت زناشویی تعریف عملیاتی رضایت زناشویی نظریه های رضایت زناشویی تست رضایت زناشویی انریچ رضایت زناشویی چیست رضایت زناشویی doc رضایت زناشویی و سلامت روان رضایت زناشویی زنان شاغل

Sexual Satisfaction

 

رضایت زناشویی
فهرست مطالب
مقدمه ۴
علل درگیری‌های زوجین ۱۱
انگیزه‌های درگیری‌های زوجین ۲۰
جنبه‌های دیگر: ۲۸
اثرات درگیری‌ها: ۲۹
اساس حیات زوجین ۳۵
عوامل خوشبختی در زندگی زناشویی: ۳۸
نقش حوادث در زندگی زناشویی: ۴۴
توصیه‌هایی در تداوم زندگی زناشویی ۴۶
پایه‌های اساسی در زندگی زناشویی: ۵۲
انواع ازدواج رضایتبخش ۶۲
ازدواج رضایتبخش پایدار : ۶۲
ازدواج رضایتبخش ناپایدار : ۶۴
ازدواج نارضایتبخش – ناپایدار : ۶۵
ازدواج پایدار – نارضایتبخش : ۶۶
چگونه به دلخوریها خاتمه دهیم؟ ۶۷
رضایت زناشویی از دیدگاه شناخت گرایان ۷۰
علل نارضایتی زناشویی از دیدگاه نظریه عقلانی – عاطفی ۷۲
باورهای غیرمنطقی و رضامندی زناشویی ۷۴
دلیل موفقیت و ناکامی ازدواج ها ۷۶
تست ازدواج ۷۸
سوالات مربوط به سرویس ارتباطات ۸۲
سوالات ورزشی و تفریحی ۸۳
سوالات مربوط به نمودهای شخصی ۸۴
سوالت مربوط به وضع اقتصادی ۹۵
ویژگی های خانواده موفق و رضامند ۱۰۰
نتیجه گیری: ۱۰۴
اهمیت صمیمیت در زندگی زناشویی ۱۰۵
صمیمیت بین زنان و مردان ۱۰۷
نظریه های صمیمیت ۱۰۷
۳-الگوی تعادل جویی ۱۰۹
ازدواج و صمیمیت ۱۱۰
عوامل مؤثر در انتخاب همسر ۱۱۰
پایداری و کیفیت رابطه زوجها ۱۱۰
مشکلات ارتباطی ناسازگازانه خاص در زوجین ۱۱۱
کارکرد مطلوب خانواده ۱۱۳
فهرست منابع ۱۱۵
مقدمه
در ازدواجهای رضامند و موفق زوجین پیامهای روشنی را برای هم ارسال می‌کنند. به همدیگر اعتماد دارند و تفاوتهای همدیگر را به راحتی می‌پذیرند که این ویژگی موجب خلاقیت آنان می‌گردد تا برای توسعه و برنامه ریزی هویت خودشان تلاش کنند. این قبیل از همسران آزادند که از همدیگر و از سایر افراد و چیزها نیز لذت ببرند و در عین حال که به هم علاقمند و وابسته هستند استقلال فردی خود را جهت غنی سازی زندگی مشترک خود بکار می‌گیرند.
کاسلو و دیگران (۱۹۹۴) به بررسی عوامل متمایز کننده ازدواج‌های موفق و ناموفق بر روی ۹۵ زوج سوئدی که مدت ۲۰ سال از ازدواج رسمی و غیر رسمی آنها گذشته بود پرداختند در این تحقیق مردان رضامندی بیشتری از زنان را نشان دادند و زن و شوهری که حس تعلق و وابستگی شدید بهم داشتند میزان رضامندی بالاتری را از خود نشان دادند. اختلافات بین زندگیهای زناشویی موفق و ناموفق در پاسخ‌های افراد به سؤالات مربوط به سرگرمی‌ها، اوقات فراغت، جنسیت، فلسفه زندگی و شمار نزاع‌های خانوادگی مشخص گردید. میزان رضامندی زناشویی زنان بستگی به میزان رضامندی مردان داشت.
در تحقیقی که تاکر و میکائیل (۱۹۹۱) به منظور بررسی عوامل که در رضامندی زناشویی تأثیر دارند از ۶۴ دانشجوی مرد روان شناسی مقطع لیسانس و ۶۴ دانشجوی روانشناسی زن همان مقطع خواستند تا ۸ زندگی زناشویی فرضی را ارزیابی کنند. عوامل مورد ارزیابی عبارتند بودند از: ۱- جذابیت ظاهری زن و مرد ۲- سن ازدواج ۳- هوش ۴- زندگی مشترک (رابطه جنسی).
نتایج نشان دادند که جاذبه ظاهری، هوش و افراد مسنتر وضعیت مساعدتری از رضامندی خودشان نشان می‌دهند.
تحقیقی کارکوف و رابرتس در زمینه بررسی عواملی چون صرفنظر کردن (with drawal) خصومت و رنجیدگی در بین زوجین راضی و ناراضی انجام دادند.
بدین منظور ۱۱ زوج راضی و ۱۱ زوج ناراضی گروه نمونه را تشکیل می‌دادند که نتایج نشان می‌دادند که روابط موقتی منحصر بفردی در گروه ازدواج رضایتبخش وجود دارد. در این ازدواجها نارضایتی شوهر، نارضایتی زن را فراهم می‌کند و صرفنظر کردن زن، صرفنظر کردن شوهر را پیش‌بینی می‌کند. ولی در ازدواجهای نارضامند صرفنظر کردن شوهر خصومت زن را به دنبال دارد. مقیاس صرفنظر کردن شوهران در بین سایر مقیاسها از میزان واریانس بیشتری برای پیش‌بینی رضامندی زناشویی برخوردار است. (رابرتس ۱۹۹۰)
تحقیقی که توسط رینولدز – والاس (۱۹۹۵) در این زمینه بر روی ۱۳۵ زوج مسن شرکت کرده در این آزمون صورت گرفت نشان داد که عدالت، مساوات و قوه درک پاداش بطور معنی‌داری بر رضامندی زناشویی مؤثر می‌باشد و قوه درک پاداش بیشترین تأثیر را در این سه متغیر وابسته نشان داد. بطور کلی افراد مسن ازدواج کرده (متأهلان مسنتر) از زناشویی خود راضی بودند.
امروزه اهمیت ارتباط و نقش آن در روابط اجتماعی مورد تأکید بسیاری از محافل علمی و پژوهشی است. به ویژه در مورد خانواده که به عنوان رکن اساسی جامعه بوده و هست و علی الخصوص روابط زن و شوهر که زیربنای الگوئی رفتارها و روابط فرزندان خانواده می‌باشد. تحقیقاتی که در این زمینه و بررسی اهمیت الگوهای زوجین روی رضامندی زناشویی صورت گرفته است نشان می‌دهد که الگوهای ارتباطی رایج بین زوجین رضامند موارد ذیل است:
توافق بیشتر (Schaap, Bunnk & Kerkstra 1988)
عدم فعالیت منفی تلافی جویانه (Cottman. 1979; Leven son Jcotlman) و کشف دقیقتر پیامهای غیر کلامی یکدیگر (Noller, 1984).
ویژگیهای فوق در زوجین راضی و الگوهای ارتباطی آنان به چشم می‌خورد. زوجین خشنود نسبت به زوجین ناخشنود زمان زیادی را صرف گفتگو با هم (بدون توجه به موضوع) سپری می‌کنند و به همان میزان نیز وقت صرف گفتگو در مورد مسائل شخصی می‌کنند. (Vangelisti, Anital 1993) (Kirchler 1989)
همچنین در تحقیقی که توسط گاتمن و دیگران صورت گرفت. ۱۳۵ زوج تازه ازدواج کرده مورد بررسی قرار گرفتند و هفت الگوی تعاملی که پیش‌بینی کننده تداوم یا جدائی ازدواج بود روشن شد.
۱- خشم به عنوان یک هیجان پر خطر
۲- گوش دادن فعال
۳- مقابله به مپل رفتار منفی
۴- شروع کردن منفی از طرف زن
۵- تنش زدایی
۶- مدلهای رفتاری مثبت
۷- دلجویی فیزیکی از مرد
برای الگوهای تعاملی خشم به عنوان یک هیجان پر خطر، گوش دادن فعال، مقابله به مثل رفتار منفی تأییدی صورت نگرفت. اما یافته‌ها نشان دادند که الگوهای تعاملی: عدم پذیرش عاطفی زنان توسط شوهران، شروع منفی از طرف زنان، فقدان کم تنش زدایی رفتار منفی زن توسط شوهر، فقدان زیاد تنش زدایی رفتار منفی مرد توسط زن، فقدان دلجویی فیزیکی (مرد) به عنوان پیش‌بینی کننده‌های جدائی (طلاق) تأیید شدند. (گاتمن ۱۹۹۸)
تحقیقات دامنه دار نشان می‌دهد که مدارج تحصیلی در خوشبختی خانوادگی بسیار مؤثر است زیرا مقدار تحصیل معمولا مربوط به مقام اجتماعی شخص است و تفاوت تحصیلات وسیع ممکن است سبب ایجاد حس حقارت و آزردگی شود و همچنین موجبات عدم درک صحیح طرفین از یکدیگر را فراهم می‌سازد. دیدگاه همسر تحصیل کرده ممکن است نسبت به رویدادها و مسائل اطراف، واقع بینانه‌تر باشد تا نسبت به همسرش که تحصیلات پایین‌تری دارد و این مسئله سبب تفاوت پاسخدهی و واکنش آنان نسبت به مسائل مهم زندگی می‌گردد.
البته در مورد سطح تحصیلات عقاید تقریباً یکسانی در نزد اندیشمندان وجود ندارد چنانچه به نظر ترمان (۱۹۳۹) زمانی نیک بختی زنان کاملتر خواهد شد که شوهر تقریبا ۵ سال بیشتر از آنها تحصیل کرده باشد. در حالیکه ‌هامیلتون بر خلاف این عقیده، میان سعادت خانوادگی و همگونی تحصیلات بستگی مستقیمی را پیش‌بینی می‌کند. به نظر می‌رسد که در سخن ‌هامیلتون سهم بزرگی از حقیقت موجود باشد. وجود یک موقعیت تحصیلی همسان یا دست کم معادل، خواهد توانست به ایجاد توافق میان زن و شوهر کمک کند.
با عنایت به تقدس نهاد خانواده از دیدگاه مکاتب الهی علی الخصوص نگرش ویژه و ظریف مکتب انسان ساز اسلام به این نهاد دیرپا و با توجه به اینکه توصیه‌های این دین شریف در راستای فطرت انسانی بوده که پاسخ ضروری به نیازهای اساسی و اصیل انسان در جهت رشد و تکامل وی می‌باشد. به نظر می‌رسد هر گاه اساس روابط زن و شوهر بر پایه اهداف الهی برنامه ریزی شده برای زندگی خانوادگی می‌باشد، نه تنها رضایت خاطر زن و شوهر بلکه رضایت مسلم همه اعضاء خانواده را فراهم خواهد ساخت.
توصیه‌هایی که از پیشوایان دینی داریم حکایت از همسویی نگرشهای دینی با خواستها و نیازهای درونی انسانهاست.
زوجینی که به دنبال پایداری و استحکام زندگی زناشویی خود هستند باید خود را به ویژگیهای مثبتی ملبس سازند و در واقع پیوند زناشویی خود را با داشتن این خصوصیات و فضائل دائمی سازند.
داشتن تعهد و وفاداری و انصاف لازمه تداوم ازدواج است. پذیرش متقابل، تفاهم متقابل، گذشت و بخشش متقابل، اعتماد متقابل می‌تواند پایه‌های ازدواج را تحکیم کند، داشتن انعطاف پذیری و پاسخ مناسب دادن به خواستها و نیازمندیهای همدیگر و داشتن نگرش مثبت نسبت به هم و نسبت به رویدادهای خانوادگی به رضامندی و پایداری ازدواج کمک خواهد کرد.
آنچه به عنوان عوامل مخرب و موجب تزلزل ارکان خانواده است مسائلی چون سوء تفاهمات و خطاهای شناختی، عدم مهارتهای ارتباطی از قبیل گوش دادن فعال،‌ مبهم بودن پیامها، عدم تشریک مساعی و مشورت کردن، عدم احترام به عقاید و پذیرش یکدیگر، مشخص و صریح نبودن انتظارات می‌باشد.
همچنین هر گاه زوجین به هنگام برخورد با مشکل به جای بررسی راه حل‌های احتمالی و انتخاب راه حل مؤثر و مفید به شیوه‌هایی چون سرزنش کردن، تمسخر کردن، تحقیر کردن، طعنه زدن، شکایت کردن و نق زدن، مبالغه در نشان دادن وضعیت موجود و … بپردازند، موجبات سست شدن پایه‌های زندگی مشترک خود را فراهم می‌سازند.
با توجه به چنین یافته‌هایی و با در نظر گرفتن اینکه زنان اکنون در عرصه‌های اجتماعی و شغلی حضور فعالی دارند و علاوه بر مسئولیت همسرداری و مادری مسئولیتهای شغلی و اجتماعی مهمی را نیز به عهده دارند و این همه، فشار سنگین را بر او تحمیل کرده و استرس مربوط به انجام وظایف اجتماعی و انجام وظایف خانه بر وی حاکم می‌شود. حال اگر این زن دارای افکار و عقاید غیر منطقی نیز باشد به میزان زیادی به تأکید دیگران خود را نیازمند ببیند یا این باور غیر منطقی را داشته باشد که در صورت انجام ندادن کامل و شایسته یک وظیفه، فردی نالایق و بی‌کفایت است و … در این صورت با استرس مضاعفی رو به رو خواهد شد و این اضطراب بر عملکرد وی اثر گذاشته و روابط زناشویی را دچار اختلال خواهد ساخت و ممکن است موجبات نارضایتی را فراهم سازد.
در واقع به نظر می‌رسد که باورهای غیر منطقی به عنوان یک کاتالیزور عمل می‌کنند و روند نارضایتی را تسریع خواهند ساخت.
علل درگیری‌های زوجین
زن و شوهر بعلت ملاحظات ورود بایستی‌ها در آغاز زندگی و هم به علت حیای افراطی و علاقه به اینکه زندگی را بر هم نزنند و ارکان آن را متلاشی نسازند عیوب یکدیگر را نادیده گرفته و با هم می‌سازند.
ذوق و سلیقه‌های شخصی، طرز فکرها، برداشت‌های خود را از امور مخفی نگه می‌دارند، ولی این امر همه گاه به همین صورت باقی نمانده و بالاخره روزی آشکار خواهد شد.
در بررسی راز درگیری‌های فعلی به دو دسته عوامل و علل برخورد می‌کنیم عواملی که مربوط به دوران پیش از ازدواج است و عواملی که مربوط به دوران پس از ازدواج است.
الف) عوامل مربوط به قبل از ازدواج:
بسیاری از پیش‌بینی‌ها برای پیشگیری از درگیری‌ها و اختلافات می‌بایست از قبل صورت می‌گرفت اگر پیش از ازدواج دو زوج جوان درباره زندگی می‌اندیشیدند کارشان به اینجا نمی‌کشید. این موارد را متذکر می‌شویم تا هم هشداری و توجهی برای طالبان جوان در ازدواج باشد و هم زن و شوهر جوان را وا دارد که منشأ درد را دریابند و غفلت گذشته را که بهر علتی بوده است نادیده گیرند و برای امروز خود فکر کنند اما آن عوامل عبارتند از:
۱- عدم آشنائی‌ها:
ازدواج امری است که در آن فرصت کافی لازم دارد تا طرفین یکدیگر را بمیزان لازم بشناسند و از حدود فکر و زندگی و معاشرت هم آگاه شوند. البته این نکته قابل ذکر است که محبت‌ها و معاشرتهای قبل از ازدواج هر چند بسیار و غنی باشد باز هم نخواهد توانست پرده از روی اسرار طرفین بردارد مگر به ندرت. ولی این مسأله هم خطاست که دو فرد بدون اینکه تصویری و تصوری از یکدیگر داشته باشند تن به ازدواج با هم بدهند و زندگی را بر اساس دورنمائی مبهم و زیر سؤال بنا نمایند.
۲- عدم مشورت:
جوانان ما هر چند تحصیلکرد و عالم باشند باز هم در زندگی خانوادگی بی‌تجربه‌اند. متأسفانه روش غلط تربیتی بسیاری از آنان را بگونه‌ای پرورانده است که در عین دوری از واقعیت‌های زندگی حاضر نیستند از تجارب والدین و افراد بزرگتر که نظرات خیرخواهانه دارند استفاده نمایند.
تعالیم اسلامی ما توصیه دارند که جوانان در این مورد با بزرگتران مشورت کنند و پیش از اینکه تصمیم قطعی خود را در امر ازدواج بمرحله اجرا بگذارند نظر خود را با پدر و مادر در میان بگذارند تا بعدها دچار دشواریهائی نگردند. این امر برای دوشیزگان که کمتر با زیر و بم حیات اجتماعی و احیاناً فریبکارانه برخی از مردم آشنا هستند ضرورت بیشتری دارد.
۳- دورنمای غلط از زندگی
بسیاری از گرفتاری‌ها و درگیری‌ها بدان خاطر است که جوانان برای دنیای پس از ازدواج جنبه‌های رویائی و تصویرهای خیالی زیبائی در نظر گرفته و برای حیات آینده خود بهشتی خیالی می‌سازند بعدها که وارد زندگی شده‌اند آن بهشت را نمی‌یابند و گمان دارند که همسرشان در این امر مقصر است. بدین نظر به درگیری با او پرداخته و زندگی را بر خود و بر او تلخ می‌سازند. غافل از اینکه آرزوها و آمال آنان همه گاه قابل تحقق نیستند. واقعیت زندگی آنچنان نیست که آنها برای خود تصویر می‌کنند بخصوص که زن و مرد فرشته آفریده نشده‌اند و بهشت موعود و رویائی هم مربوط به این جهان نیست


تعداد صفحات : 181 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود