مقاله فروغ فرخ‌زاد

دانلود مقاله فروغ فرخ‌زاد

فروغ، زنی از تبار خورشید

فروغ فرخ‌زاد در پانزدهم دی ماه ۱۳۱۳ به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی‌اش در خانواده‌ای متوسط گذشت. تحصیلات ابتدایی و دوره اول دبیرستان را که به پایان رساند، در هنرستان کمال‌الملک به آموختن نقاشی پرداخت. خیلی زود ازدواج کرد و خیلی زود از همسرش جدا شد. از ازدواج خود پسری به نام کامیار داشت که او را از دیدار مادرش محروم کرده بودند و مادر را از دیدار وی. بعد از این دیگر فروغ تا پایان عمر کوتاه (۳۳ ساله) خود ازدواج نکرد. سیزده- چهارده ساله بود که شعر گفتن آغاز کرد. غزل می‌گفت. خودش در مصاحبه‌ای گفته است:

«وقتی سیزده یا چهارده ساله بود، خیلی غزل می‌ساختم و هیچ وقت آن‌ها را چاپ نکردم. وقتی غزل را نگاه می‌کنم، با وجود این که از حالات کلی آن خوشم می‌آید، به خودم می‌گویم: خوب خانم، کمپلکس غزلسرایی آخر تو را هم گرفت.»

در سال ۱۳۳۴، هفده ساله بود که نخستین اشعار خویش را به نام اسیر چاپ کرد. این کتاب سه سال بعد، دوباره چاپ شد. بیست و سه ساله بود (۱۳۳۶) که دومین مجموعه اشعارش با نام دیوار چاپ شد. این دو مجموعه، خشم عده‌ای را برانگیخت، زیرا در اشعار این دو مجموعه، فروغ، بی‌پرده‌پوشی، احساسات زنانه خود را بیان می‌کند:

آن داغ ننگ خورده که می‌خندید

بر طعنه‌های بیهده من بودم

گفتم که بانگ هستی خود باشم

اما دریغ و درد که زن بودم

و در جایی دیگر می‌گوید:

شاید این را شنیده‌ای که زنان

در دل آری و «نه» بر لب دارند

ضعف خود را عیان نمی‌سازند

رازدار و خموش و مکارند

او در شهریور ۱۳۳۶، سومین مجموعه اشعارش را به نام عصیان منتشر کرد. عصیان در حقیقت کتاب سرگستگی اوست و کتابی است که می‌تواند مقدمات یک جهش را داشته باشد.

فروغ در ۱۳۳۷، در بیست و سه سالگی، به کارهای سینمایی نزدیک شد و هنر سینما در زندگی او جایگاهی یافت.

در سال ۱۳۳۸، برای نخستین بار به انگلستان سفر کرد، تا در امور تشکیلاتی تهیه فیلم بررسی و مطالعه کند. وقتی از سفر بازگشت، نخستین کوشش‌های خود را برای فیلم‌برداری آغاز کرد. در سال ۱۳۳۹، مؤسسه فیلم ملی کانادا از گلستان فیلم خواست که درباره مراسم خواستگاری در ایران فیلم کوتاهی بسازد. فروغ در این فیلم بازی کرد و خود در تهیه آن همکاری داشت.

در سال ۱۳۴۰، قسمت سوم فیلم آب و گرما را در گلستان فیلم تهیه کرد و در این قسمت فیلم، گرمای گیج‌کننده محیط انسانی صنعتی آبادان تصویر شده است. و در همین سال‌ها، چند فیلم دیگر تهیه کرد تا بالاخره، در پاییز سال ۱۳۴۱، همراه سه تن دیگر به تبریز رفت. دوازده روز در آن‌جا ماند و فیلم خانه سیاه است را از زندگی جذامی‌ها ساخت. برای ساختن این فیلم، از هیچ کوششی دریغ نکرد. خودش در مصاحبه‌ای گفته است:

«خوشحالم که توانستم اعتماد جذامی‌ها را جلب کنم. با آن‌ها خوب رفتار نکرده بودند. هرکس به دیدارشان رفته بود، فقط عیب‌شان را نگاه کرده بود. اما من به خدا می‌نشستم سر سفره‌شان، دست به زخم‌هایشان می‌زدم، دست به پاهای‌شان می‌زدم که جذام انگشتان آن را خورده بود،‌این طوری بود که جذامی‌ها به من اعتماد کردند. وقتی از آن‌ها خداحافظی می‌کردم، مرا دعا می‌کردند. حالا هم که یک سال از آن روزها می‌گذرد، عده‌ای از آن‌ها هنوز برای من نامه می‌نویسند و از من می‌خواهند که عریضه‌شان را به وزیر بهداری به هم … مرا حامی خودشان می‌دانند…»

در پائیز ۱۳۴۲، به تئاتر روی می‌آورد و در نمایشنامه شش شخصیت در جستجوی نویسنده، اثر پیراندللو، نویسنده مشهور ایتالیایی، بازی کرد. و در زمستان ۱۳۴۳، خانه سیاه است از فستیوال اوبرهاوزن جایزه بهترین فیلم مستند را به دست آورد.

فروغ زبان ایتالیایی و آلمانی را در اولین سفرش به این دو کشور (۱۳۳۶) فرا گرفته بود و می‌توانست به این دو زبان صحبت کند. زبان فرانسه را هم به قدر احتیاج حرف می‌زد، اما زبان انگلیسی را در چهار سال اخیر فراگرفته بود و حتی می‌توانست ترجمه کند. او نمایشنامه ژان مقدس اثر برناردشاو و سیاحت نامه هنری میلر را به فارسی ترجمه کرده بود. ترجمه ژان مقدس که شرح زندگی ژاندارک است،‌ به این منظور ترجمه شده بود که سال بعد به روی صحنه برود.

بعد از سال‌های اول که مجموعه اسیر، دیوار و عصیان را منتشر کرد، با ابراهیم گلستان آشنا شد. صادق چوبک معتقد بود که نفوذ و دانش گلستان، در تکوین شخصیت هنری فروغ تأثیری به سزا داشت. در این دوره است که فروغ با شاعران غرب آشنا می‌شود. او با دوستانی دیگر نیز آشنا می‌شود که برای او شعرهای پرده‌ور را که به صورت ترانه خوانده شده بود و همین‌طور، اشعار الوار و دیگران را می‌خواندند و از آن‌جا که فروغ، زنی حساس و با استعداد بود، از هر شاعری بهره‌ای می‌گرفت. پل‌الوار شاعر نوگرای فرانسوی پیرو مکتب دادائیسم بود و سپس به سور رئالیسم روی آورد. بعید نیست که فروغ در شعرهای سور رئالیستی خود تحت تأثیر این شاعر بوده باشد.

البته، خود فروغ در مصاحبه‌ای می‌گوید: «من برای خودم فکر دارم، از دیگران متأثر نمی‌شوم و تلاش می‌کنم که صاحب یک فکر مستقل باشم. شاعرهای فرنگی روی من اثر زیادی نگذاشته‌اند.» سپس ادامه می‌دهد که شعرای متفکری چون الیوت، سن ژان‌پرس و نیما فقط به او راه را نشان داده‌اند و معتقد است که بعد از خواندن آثار آن‌ها بوده که دانسته است، چیزی به نام شعر متفکرانه وجود دارد.

سن ژان پرس شاعر و دیپلماتی فرانسوی است. اشعار زیادی از او به جای مانده است که اغلب دارای آهنگی حماسی‌اند. او در اشعار اولیه‌اش تحت شعر سمبلیکی بوده است، اما بعدها به اشعار حماسی توجه پیدا کرد. درون‌مایه اغلب اشعار او درباره جستجوی بشر برای شناخت وجود خودش و جهان است. او در اشعارش اشیاء طبیعی را مانند یک گیاه‌شناس، جانورشناس و یا زمین‌شناس کاملاً توصیف می‌کند. اشعار سن ژان‌پرس را یدالله رؤیایی در «دریایی»های خود به صورت ترجمه مانندی آورده است که فروغ بیش‌تر از این طریق تحت تأثیر اوست.

تی.اس.الیوت. شاعر بزرگ امریکایی- انگلیسی در انگلیس به دنیا آمد. در ۱۹۰۶ به هاروارد رفت و در آن جا تحت تأثیر کسانی قرار گرفت که مخالف رمانتیسم بودند. بعدها، در فرانسه و آلمان ادبیات و فلسفه را فرا گرفت و زمانی که به لندن بازگشت، مطالبی درباره نظر فلسفی و ادبی خودش نوشت. او ابتدا به ایماژیست‌ها، به دلیل استفاده از تصویرهای واقعی در اشعارشان، توجه پیدا کرد و بعد، سمبلیست‌های فرانسوی توجهش را جلب کردند. از خصوصیات او توجه به طنز Irony بود که بعدها در تمام اشعار مهمش به چشم می‌خورد. از دیگر خصوصیات او توجه به اسطوره است.

فهرست مطالب

۱- فروغ، زنی از تبار خورشید – فریدن رهنما
۲- دریغ و درد/ گفت و گو با مهدی اخوان ثالث درباره فروغ فرخ‌زاد
کیخسرو و بهروز
۳- طرح ناتمام فریدون رهنما
۴- وزن ظلمت یاسمین ملک‌نصر
۵- منابع


فرمت فایل: word

تعداد صفحات: 28

پس از ثبت دکمه خرید و تکمیل فرم خرید به درگاه بانکی متصل خواهید شد که پس از پرداخت موفق بانکی و بازگشت به همین صفحه می توانید فایل مورد نظر خورد را دانلود کنید. در ضمن لینک فایل خریداری شده به ایمیل شما نیز ارسال خواهد شد. لینک دانلود فایل به مدت 48 ساعت فعال خواهد بود.


مطالب مرتبط